سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

نیمه ی شعبان 91

    نظر

سلام آقا...
منم وحید...میدونم میشناسی...
امسال که ماه شعبان شد...
گفتم باید همه ی بغض و اشک و گریه هامو ترک کنم..
گفتم وقتی تولد آقاست ! همه شاد و خوشحالند!
تو هم شاد باش گریه نکن اشکهای بی دلیلتو بس کن..
بس کن دیگه وحید دل آقا رو نسوزون ...
گریه ها ؛ اشکها ؛ بغض ها !
همه رو نگه دار ... واسه بعدا"
ولی آقا ؛ بد تر شد!
همش این روزها دارم بجای شادی ثانیه ها رو میشمارم!
ثانیه شماری میکنم 15 شعبان تولدت تموم بشه!
تا من باز زار زار از دوریت گریه کنم...
آقا بخدا من نمیخوام ناراحتت کنم!
یه عمره میخوام منو ببینی!
اما حالا ؛ میشه چند ساعتی نبینیم؟
میشه بزاری قشنگ گریه کنم؟
آخه میخوام تولدت رو جشن بگیرم!
نمیخوام تموم شه! پس چند لحظه ای تنهام بزار!
نمیخوام از دیدن اشکهام ناراحت بشی..
نمیخوام مثل پدری که دلیل گریه بچه اش رو نمیدونه دلت برام بسوزه!
بخدا خودمم دلیلش رو نمیدونم... دنبال دلیل نگرد... فقط دلتنگم..


من مطمئنم نامه مرا خواندی ؛ چون این پست شماره ی  هزار و 313 من است!
313 به عدد یاران تو! ممنون آقا ، دیگر در تولدت فقط شادی میکنم... تولدت مبارک.